عکاسی فشن و مد - فریبرز میرکبیری

چگونه یک عکس را ببینیم و تفسیر کنیم؟

به بهانه تحلیل یکی از عکس های من در مسابقه ای که توسط موسسه طراحان مد برگزار شد، بد ندیدم که با هم نگاهی دقیق تر به این تصویر بکنیم و ببینیم اصولا چطور میشه یک عکس رو بهتر دید و تفسیر کرد. نیاز به توضیح هست که المان های مختلفی در این تصویر وجود داشت که دوستان زیادی به اونها اشاره کردند اما تقریبا هیچ کس به همگی اونها همراه با هم نتونست اشاره بکنه به همین دلیل هم جوابهای انتخاب شده از لحاظ ماهیت ممکنه با هم متفاوت هم باشن اما این افراد موفق شدن جزئی از انتخاب های ما باشن چون تونستن به موارد کلیدی تری در تصویر برسن. مسلما نوع ارائه جوابها هم در انتخاب اونها بی تاثیر نبود. اکثر دوستان یک نوشته برای ما ارسال کردند، برخی به صورت فایل و تعداد کمی هم با صدای خودشون جواب رو برای ما فرستادن. انتخاب وسیله ارتباطی و به اصطلاح مدیای مناسب جهت انتقال مطلب به مخاطب از اهمیت بسیاری برخورداره و اولین نکته ایه که باید یهش توجه کنید.

احتمالا نکته اول در تفسیر یک عکس اینه که تشخیص بدید به چه دلیل این عکس گرفته شده و هدف این عکس چیه؟ (مسلما یک عکس تبلیغاتی، عکس مد و یا عکس رپرتاژ و یا عکس هنری اهداف کاملا متفاوتی رو دنبال میکنن) تنها در اینصورت میتونید به پیام تصویر نزدیک تر بشید. مورد دوم، دیدن صحیح یک عکس با شروع کردن از چهار گوشه تصویر آغاز میشه. چون اکثر مواقع سوژه اصلی در مرکز عکس قرار داره باعث میشه برخی از اتفاقاتی که در حاشیه هست از چشم بیفته. نور و سایه ها در گوشه های تصویر و یا تاریک و روشنی ها نیز بسیار در رسوندن پیام اصلی موثر هستند.

چگونه یک عکس را ببینیم و تفسیر کنیم؟
مورد سوم به زبان ساده تعریف کنید که چه اتفاقی در حال وقوعه، تعداد زیادی از دوستان به خاطر دیدن چارپایه به اعدام اشاره کردن و تقریبا هیچ کس مستقیما به مراسم خاکسپاری اشاره نکرد. انسانی در تابوت و افرادی که در حاشیه اون ایستاده اند اول از همه یادآور یک مراسم خاکسپاری میتونن باشن. چهارم، به بازیهای نور و سایه دقت کنید، نور یکی از مهم ترین المان ها در عکاسیه و استفاده درست از اون میتونه در انتقال درست و خوب پیام بسیار کمک کنه. نور اصلی روی صورت سوژه است و چهارگوشه به آرامی رو به سیاهی میرن.

پنجم بررسی اجزاء مختلف تصویر و درک مفاهیم مستقیم یا غیر مستقیم، هر کدام از اجزاء تصویر غیر از تداعی کردن و انتقال یک احساس میتونند مفاهیم مخفی متفاوتی رو همراه داشته باشد (گلها، رنگ ها، آدم ها و …) به حالت صندلی در گوشه سمت راست بالا توجه کنید با وجود کثیف بودن رویه آن هیچ حس ترس یا اعدام (در هنگاه اعدام چارپایه روی زمین می افتد.) را همراه خودش نداره که بر عکس احتمالا نیاز همراهی و جای خالی کسی را یادآوری میکند.

و در نهایت سوژه اصلی، دختری که با وجود زنده بودن در تابوت قرار گرفته، حالت پالتوش که بی تکلف رها شده و اون چشمان خیره اما بی حالت که به درون ما نفوذ میکنن احساسات مختلف و متضادی رو به ما منتقل میکنن، دختری که قرار نیست تفسیر بشه بر عکس قراره یک معما باقی بمونه و همین معما بودن اونه که عکس رو جذاب میکنه. تعداد زیادی از دوستان هم به تحلیل لباس، رنگ و طرح اون و تفسیر پوشش مدل پرداختن که بسیار جالب بود.

حرف آخر، من به عنوان عکاس دنیایی رو که در ذهن دارم در عکس هام میسازم و به نمایش میذارم اما اینکه دیگران چه برداشتی از هر عکس میکنن بر اثر شرایط مختلف فرهنگی، آموزشی، اجتماعی و خانوادگی و … هر شخص میتونه متفاوت باشه و اتفاقا چیزی که برای من خیلی جذابیت داره همین تفاوت دیدن دنیای من از دید دیگرانه.

نویسنده: فریبرز میرکبیری