مصاحبه با فریبرز میرکبیری درباره مدل، مدلینگ و مدل های تبلیغاتی
فریبرز میر کبیری، مدرس و عکاس حرفهای برندینگ و مد در گفتوگو با «فرصت امروز» میگوید: اصطلاح مدلینگ در سطح بینالمللی بهعنوان کاری که یک مدل انجام میدهد، تلقی میشود و درواقع ژانر عکاسی ای به نام عکاسی مدلینگ یا مدلینگ تبلیغاتی وجود ندارد و استفاده از واژه فشن و مد برای این موضوع بسیار کلی و مناسبتر است. از طرفی در چند سال گذشته مقوله فشن اسلامی نیز بسیار موردتوجه جامعه ایرانی قرارگرفته است که میتواند جایگزین مناسبی باشد.
اتخاذ استراتژی مناسب در انتخاب مدلهای تبلیغاتی
میر کبیری خاطرنشان میکند: هر سازمان و برندی با توجه به نیاز خود تصمیماتی را در زمینه انتخاب مدل اتخاذ میکند که ممکن است این تصمیمات برای سازمانهای دیگر مفید نباشد و حتی بعضا برای آنها مضر هم تلقی شود. با توجه به نوع و شرایط هر سازمان باید استراتژی مناسبی برای انتخاب مدل اتخاذ شود؛ بهعنوان نمونه یک برند لوازم ورزشی میتواند از ورزشکاران و افراد بدنساز به عنوان مدل استفاده کند؛ زیرا مدلها باید ازلحاظ فیزیکی و بدنی قابلیت ارائه یک محصول ورزشی را داشته باشد اما اگر قرار است برای برندی مثلا در حوزه لوازم خانگی مدلی انتخاب شود، شاید نیاز به مدلی که بدن ورزیدهای دارد، نباشد. استراتژی هر شرکتی بر اساس گروه هدف سازمان اتخاذ میشود و با توجه به این موضوع مدلی مناسب انتخاب می گردد. این در حالی است که انتخاب مدلها بر اساس استراتژی برند، ممکن است دستخوش تغییراتی نیز قرار گیرد.
صنعت فشن غیربومی در ایران
این مدرس برندینگ و مد ادامه میدهد: بیش از 100 سال است که در دنیا، بحث فشن، مد، تبلیغات و برند سازی آغازشده اما در ایران به این موضوع قدمت زیادی ندارد. فعالیتهایی که در حوزه مد در داخل کشور رخ میدهند، عموما بهصورت آزمون وخطا است و این آزمون و خطا گاه نمونه های فاجعه انگیزی را با خود به همراه آورده.
اکثر مخاطبان ایرانی از محدودیتهای حوزه فشن در داخل کشور بابت شرایط اجتماعی و مذهبی ایران گله دارند که شخصا با این رویکرد موافق نیستم؛ متاسفانه جامعه ایرانی ناخودآگاه در زمینه مد بیشتر به سمت زیرزمینی شدن پیش رفته است و این موضوع باعث پس رفت این زمینه و عقبماندن ایران در این حوزه شده است. این در حالی است که هنگامیکه به روند فشن در کشورهای دیگر نگاه میشود، می توان دید که این زمینه بر اساس شرایط اقلیمی، مذهبی اجتماعی و … هر کشور دستخوش تغییراتی شده و بهاصطلاح بومی سازی شده است.
مد یکی از پول ساز ترین زمینه ها در تمامی دنیاست و یکی از مزایای آن این است که میتواند خود را با شرایط مختلف وفق دهد اما متأسفانه در ایران این موضوع بهخوبی پیش نرفته و صنعت فشن بیشتر به تقلید از نمونه های غربی موجود بسنده کرده و یا باعث ایجاد برخی نمونه های ناموفق وطنی شده است. برندهای ایرانی در حوزه فشن به سراغ نمونه های خارجی میروند و متأسفانه بدون هیچ خلاقیتی بهصورت کامل از آنها تقلید میکنند. این موضوع باعث شده تا حتی عموم مردم نیز تلاش به همراه شدن با این جریان کنند و با تغییر ظاهر خود به روش های مصنوعی مثل گذاشتن لنزهای مصنوعی رنگی ، موهای بلوند و انواع عمل های به اصطلاح زیبایی … به این جرگه بپیوندند .
این در حالی است که اولین استانداردهای مدلینگ بسیار سرسختانه بر طبیعی بودن مدل ها تاکید دارند و هرگونه تغییر مصنوعی در ظاهر و بدن باعث حذف شدن شخص مورد نظر در همان ابتدای راه میشود. شاید اگر معیار سنجش را استانداردهای جهانی در این زمینه قرار دهیم تنها 1% از خیل عظیم افرادی که در ایران مشغول فعالیت مدلینگ هستند واجد شرایط باشند. به عقیده من میتوان برخی از این استانداردها را نیزبر اساس اقلیم ایران تغییر داد.
او میافزاید: یکی از مزیتهای برندهای ایرانی فعالیت در فضایی است که مخاطبان ایرانی نسبت به تبلیغات مد و همراه با مدلهای تبلیغاتی تشنه هستند.
متاسفانه تبلیغات در ایران هنوز بسیار محصول محور است و این در حالیست که خط مشی تبلیغات بسیاری از برندهای جهانی در این مورد تغییر کرده و امروزه برندها پی برده اند که با درگیر کردن احساسات مخاطبان خود امکان بسیار بیشتری برای ارائه محصولات خود و در نتیجه فروش بیشتر دارند . دنیای فشن که در پیش از دهه 70 و 80 دنیایی کمال گرایانه بود و همهچیز در عکاسی باید به صورت بی نقص ظاهر میشد تا جایی که گاهی حتی یک چروک در لباسهای مدل میتوانست باعث رد شدن یک عکس توسط صاحبان برند گردد امروز به کلی تغییر کرده و این کامل بودن مدلها به کلی شکسته شده است.
دنیای امروز به واسطه شبکههای اجتماعی نیاز به دیدن عکسهای راحتتر و حتی شکستن برخی قواعد عادی همیشگی را دارد. مدل اتوکشیده بی نقص خیلی خوب است اما دوره آن رو به زوال است. در حال حاضر مخاطبان به دنبال دیدن ژست ها، لوکیشن ها، خلاقیت های تبلیغاتی جدید و متفاوت هستند. دنیای مد نیز مانند دنیای اطراف ما روز به روز و به سرعت تغییر میکند و برندها برای جا نماندن از این دنیای جدید و در نتیجه دور نشدن از سلیقه بصری مخاطبان خود باید همراه این جریان پیش روند.
شبکههای اجتماعی این امکان را به برندهای ایرانی میدهند که تصاویری سادهتر و متفاوت از مدلهای تبلیغاتی خود تولید کنند و آن را به اشتراک بگذارند؛ عکس هایی که میتوانند فقط و فقط برای شبکه های اجتماعی تهیه شوند و در عین ظاهر ساده خود با دقت از به روز بودن و سلیقه عمومی مخاطب ها انتخاب شوند.
هر فرد خوشتیپ یک مدل!
میر کبیری اظهار میکند: متأسفانه هر فردی در ایران احساس خوشتیپی میکند، مدل میشود اما واقعیت موضوع این است که مدل شدن یک شغل است و هر شغلی نیز به تخصص و تجربه کاری نیاز دارد. بهعنوان نمونه فردی که در شغل لولهکشی مشغول به کار است، باید آموزش ببیند و شاگردی کند تا بتواند در طی سالها یک لولهکش مناسب شود. هیچ فردی نمیتواند یکروزه مدل خوبی شود و مسلماً تبدیل به یک مدل خوب شدن نیاز به تجربه کسب کردن و دیدن و دیدن و باز هم دیدن نمونه های خوب دارد. البته به علاقه مندان این رشته توصیه میکنم که از رفتن و هزینه کردن در کلاسهایی که به این عنوان برگزار میشوند خودداری کنند چون متاسفانه آموزش نادرست در این رشته تاثیرات مخربی در فضای کنونی ایران به جا گذاشته است.
یک عکاس فشن و یا تبلیغاتی حرفهای صرفاً یک عکاس معمولی نیست او باید بتواند به جز نکات فنی و تکنیکی عکاسی سواد بصری کافی داشت باشد و از دنیای اطراف خود و اتفاقات مد و یا برندها که هر روز در دنیا پیش میاید مطلع باشد تا بتواند به برندهای مخاطب خود راهنمایی صحیح داده و نتیجه شایسته را برای آنها به ارمغان بیاورد. در بسیاری از برندهای معتبر دنیا، عکاسها نقش مدیر خلاقیت پروژهها را نیز بازی میکند؛ این یعنی ازلحاظ اطلاعات و تجربه به حدی رسیده اند که صلاحیت چنین همکاریهایی و دادن مشاوره هایی در این زمینه را با برندهای بزرگ داشته باشند متاسفانه اکثر عکاسهای ایرانی، عکاسهای آتلیهای هستند و مسلماً عکاسی که به روش سنتی کار میکند وصرفا کار عکاسی مجالس می کند به راحتی نمیتواند نیاز عکاسی فشن یک برند را برآورده کند.
ترس برندهای ایرانی از مدلها
این مدرس برندینگ و مد خاطرنشان میکند: تلفیق مد و برند در ایران زیاد مورداستفاده قرار نمیگیرد و تنها برخی از برندهای ایرانی هستند که عملکرد مثبتی را در این حوزه دارند. در حال حاضر معدود سازمانهای ایرانی هستند که درزمینه فشن و استفاده از مدل در شبکههای اجتماعی کارهایی را شروع کرده اند به عنوان مثال برند “درسا” شروع قابل قبولی را در این زمینه داشته است اما بسیاری دیگر از جمله برند نوین چرم تلاشهایی در این زمینه داشته که از کیفیت بالایی برخوردار نبوده است.
از طرفی مقوله وارد کردن مدل در تبلیغات همواره با ترسهایی همراه بوده و بسیاری از برندها میترسند برای آنها مشکلاتی ایجاد شود و نتوانند از مدلها در تبلیغات خود استفاده کنند. این در حالی است که استفاده از مدلهای تبلیغاتی بهخودیخود مشکلاتی را برای برندهای ایرانی ایجاد نمیکند کافیست که مدلها دارای پوشش مناسب و در چارچوب قوانین باشند. به عنوان نمونه مجموعه “حس خوب زندگی” که در حوزه زیبایی، استخر و سونا و… مشغول به کار است، از مدلهای تبلیغاتی استفادههای مناسبی را در راستای اهداف خود انجام داده و توانسته با هدف گذاری شبکه های اجتماعی خود مخاطبان زیادی را به خود جذب نماید.
میر کبیری بیان میکند: فشن بحث بسیار جذابی برای عموم مردم محسوب میشود و تصاویر مدلها در شبکههای اجتماعی و یا بهصورت کلی در تبلیغات برندها میتواند احساسات مشتری را درگیر محصول کرده و باعث ایجاد احساس نسبت به یک برند شود. از طرفی بسیاری از برندها که در صنعتهای به جز مد و لباس نیز مشغول به کار هستند میتوانند از این روش در تبلیغات خود استفاده نمایند و اصولا هیچگونه محدودیتی برای خلاقیت وجود ندارد و با توجه به حضور شبکه های اجتماعی فضای کنونی برای استفاده از مد و مدل های تبلیغاتی بسیار مناسب است؛ بهعنوان مثال در حال حاضر برند “پارکت و لمینت آلدر” حتی با توجه به متفاوت بودن زمینه کاری خود توانسته استفاده قابل توجهی از این روش را به نمایش بگذارد.